پروژه

ساخت وبلاگ
آداب رفتار با دوستان

پدید آورنده : ، صفحه 46

بر دوست خود، اعتماد بسیار مکن و تمام رازهای خود را بر وی مسپار؛ زیرا هنگام جدایی، کاری از تو بر نمی آید.

با دوستان خود مناسب و معتدل رفتارکن. زیرا ممکن است روزی دشمنت شوند و با دشمنان خود نیز بسیار دشمنی و بدی مکن؛ زیرا ممکن است روزی دوست تو گردند. همیشه راهی برای خود باقی بنه، لقمان، پسرش را گفت: با صد کسی مصاحبت کن و با یک نفر دشمنی مکن.

برادران دو نوع می باشند: گروهی که محل اعتماد می باشند و گروهی که برای خندیدن و صحبت مناسبند. نسبت به گروه اول از مال و جان دریغ مدار. با دوستانش دوستی کن و با دشمنانش دشمنی. عیب او را بپوشان و خوبی هایش را افشا کن؛ امابدان که اینگونه دوستان کمیابند مانند گوگرد سرخ که اکسیر می باشد.

باگروه دوم هم صحبت باش و لذت صحبت را قطع مکن و از آنان توقع بسیار نداشته باش.

کسی که دارای پنج چیز نباشد، زندگی بر وی گوارا و شیرین نیست: صحّت بدن، امنیت، توانگری، قناعت و یار موافق.

هر کسی که یاری نداشته باشد تا با وی مشورت نماید، شیاطن بر وی سوار می شود.

صله ی رحم (رفتار با اقوام)

سه چیز است که باعث می شود عذاب آن قبل از مردن گریبان گیر هر کسی شود: ظلم، قطع رحم و قسم دروغ.

قطع صله ی رحم، خانه ها را از اهالی آن، خالی می گرداند و نسل را منقطع می کند.

کسی که با پای خویش به دیدار خویشان برود، خداوند ثواب صد بهشت را برایش کرامت می فرماید.

در قیامت، خویشان و رحم، به عرش الهی چنگ می زنند و می گویند: پروردگارا! هر کسی در دنیا مرا «صله» کرده است، رحمت فرما و هر کس صله رحم را قطع نموده است، حمایت خویش را شامل وی مکن.

نیکی به خویشان، باعث قبولی اعمال است. مال را زیادمی کند. بلاها را دفع می سازد. عمر را دراز می کند. حساب قیامت آسان می گرداند.

دو طرف صراط، امانت و صله ی رحم قرار دارد. کسی که امانت رانگه داشته و صله رحم را به جای آورده است به آسانی می گذرد.

کسی که صله رحم را قطع کرده و به امانت، خیانت نموده است، هیچ عملی به وی نفع نیم رساند و او به سوی جهنم روان می شود.

صله ی رحم، خانه ها را آبادان می کند. و هیچ عملی، صوابش زودتر از صله ی رحم نمی رسد.

اگر کسی سه سال از عمرش باقی مانده باشد، به وسیله ی صله ی رحم سی و سه سال عمرش افزایش می یابد.

رفتار با یتیم

خوردن مال یتیم (اگر ناحق باشد) از گناهان کبیره است. هر کسی از مال یتیمی نگهداری کند و مخارجش را تأمین نماید، با پیامبر در بهشت، مأنوس می شود. هر کس یتیمی را به خانه آورد و مخارجش را تأمین نماید، بهشت بر وی واجب می شود. همچنان که جهنم برای کسی که مال یتیمی را به ناحق بخورد واجب است.

یتیم بر گردن دیگران حق بزرگی دارد.

هر زن و مرد مومنی که بر سر یتیم دست بکشند، به اندازه ی تارهای موی او، خداوند برایشان ثواب می نویسد.

هنگامی که یتمی بگرید، عرش الهی می لرزد. پس پروردگار می فرماید: چه کسی این بنده را به گریه آورده است.بنده ای که پدر و مادرش را گرفته ام به جلال و عزت خود قسم می خورم که هر کسی وی را آرام سازد، بهشت را بر وی واجب گردانم.

قرآن، کسی را که مال یتیم را به ناحق خورده باشد، جهنم و آتش دوزخ را نصیب وی می داند.

حقوق مسلمان نسبت به یکدیگر

مسلمان هفت حق بر مسلمان دیگر دارد. همه ی آن ها واجب است و هر کدام از آن ها را اگر ترک کند، از دوستی خداوندمحروم می شود.

آسان ترین حق آن است که آنچه را برای خود دوست می داری، برای او نیز دوست بداری و آنچه را برای خود نمی خواهی برای او نیز نخواهی، آنچه او بگوید اطاعت کنی و موجب خشم او نشوی. دیگر آنکه با مال، جان وزبان و دست به وی یاری رسانی. چهارم آن که چشم و راهنمای او باشی. مبادا آن که تو سیر باشی و او گرسنه. تو سیراب و او تشنه، تو پوشیده و او عریان.

ششم آن که اگر او خدمتکار نداشته باشد، واجب است خدمتکارت را بفرستی تا جامه هایش رابشوید و طعامش راآماده سازد و رختخوابش را آماده سازد.

هفتم آن که: اگر تو را قسم داده به آن عمل کنی و اگر بمیرد بر جنازه اش حاضر شوی.

دوستی با برادر مؤمن

هر کس با برادر مومنی دوست شود، خانه ای در بهشت به دست آورده است.

خداوند مؤمنان را از طینت بهشت آفریده است و نسیم رحمتش را بر ایشان جاری گردانیده. بدین جهت مؤمنان، برادران یکدیگرند. پس اگر یکی از مؤمنان اندهگین شود، مؤمنان دیگر نیز اندوهگین می شوند.

نگاه کردن به چهره برادر مؤمن، برای رضای خداوند، عبادت محسوب می شود.

هنگامی که دو مؤمن با یکدیگر مصافحه می کنند، گناهانشان همچون برگ درختان می ریزد و خداوند با رحمت به ایشان می نگرد و بعد از مصافحه هیچ گناهی از آنان باقی نمی ماند. با یکدیگر مصافحه کنید تا کینه ها از بین بروند.مصافحه کردن با مؤمن از مصافحه کردن با ملایکه بهتر است.

مؤمن برادر مؤمن است. دیده ی اوست. هرگز به او خیانت نمی کند و پیمانش را نمی گلسد. ظلم نمی کند و او را فریب نمی دهد. به او دروغ نمی گوید و از او غیبت نمی کند.

دوست، باید آشکار و پنهانش با تو یکی باشد. زینت خود را زینت تو بداند وزینت تو را زینت خویش و هنگامی که به مال و حکومتی رسید، با تو همچون قبل رفتار کندو شیوه ی دوستی اش را تغییر ندهد و یاری اش رااز تو دریغ مدارد.

کسانی که در این جهات با یکدیگر همچون برادری مومن باشند، در عالم ارواح نیز، یکدیگر را می یابند و دوستی هایشان را به خاطر می آورند.

آداب رفتار با همسایگان

چهل خانه از هر طرف، همسایه محسوب می شوند و هر کس ازکمک و یاری به آنان خودداری کند، خداوند احسان و کرامتش را از وی دریغ می دارد.

قرض دادن نان و خمیر و... به همسایه، موجب زیاد شدن روزی می شود.

یاری کردن همسایگان و اقوام از طاعات خداوند محسوب می گردد.

هر کس همسایه خود را آزار دهد، خداوند بوی بهشت را بر وی حرام می گرداند و جهنم را جایگاهش قرار می دهد.

هر کس به همسایگان آزار نرساند، خداوند در روز قیامت از گناهانش در می گذرد.

کسی که شب می خوابد و به فکر همسایه ی خود نیست، گویا ایمان به پیامبر صلی الله علیه و آله ندارد

پروژه...
ما را در سایت پروژه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهران شهریاری ipr بازدید : 257 تاريخ : يکشنبه 18 فروردين 1392 ساعت: 3:03

بر اساس فرمان خداوند متعال نيكى و احسان به پدر و مادر بر فرزندان واجب است. تا آن حد كه آنان نياز به درخواست چيزى از فرزندان نداشته باشند. و اين احسان، سعادت و خوشبختى دنيا و آخرت را براى فرزند به دنبال دارد.

از آنجائى كه آفرينش بشر از بدو خلقت براساس زندگى اجتماعى بنا نهاده شده و هيچ انسانى به تنهايى نمى‏تواند از عهده مشكلات زندگى و تأمين معيشت خود برآيد، و از طرفى به تعداد افراد بشر خُلق و خوى‏هاى مختلف و منشهاى گوناگون وجود دارد، طبعاً بايد آداب و رسوم و قوانين و مقرراتى ويژه در خور جامعه‏اى كه انسان در آن زندگى مى‏كند، وضع شده باشد. چه جامعه كوچك مانند خانواده و چه بزرگ مانند يك شهر و يا يك كشور و...
اما پيش از آنكه به آداب و رسوم و راه و رسم زندگى افراد گوناگون با همديگر در جامعه از ديدگاه اسلام بپردازيم، به طرز برخورد و و روابط و ادب در مقابل پدر و مادر و بالعكس مى‏پردازيم چرا كه خانواده در واقع زيربناى جامعه‏هاى بزرگتر مى‏باشد، و انسان پيش از همه و بيش از هركسى با پدر و مادر انس داشته و با آنها زندگى مى‏كند لذا ما در اين راستا براى حُسن شروع شمّه‏اى از آداب برخورد و احترام به پدر و مادر كه بزرگتر هستند، بنا به حديث معروف «وَقِّرُوا كبارَكُمْ» «به بزرگترهايتان احترام بگذاريد»، آغاز مى‏نمائيم باشد كه باعث رنجش خاطر پدر و مادر نشده و در نتيجه مصداق عاق والدين قرار نگيريم.
از ابتداى آفرينش انسان معمولاً پدران و مادران در ميان اقوام و ملّتها جايگاه ويژه‏اى پيش فرزندان داشته‏اند ولى در بين بعضى از اقوام و قبايل، آداب و رسوم گوناگون و در عين‏حال باور نكردنى وجود داشته كه در مورد والدين مخصوصاً پيران، از طرف فرزندان اِعمال مى‏شده و يك سلسله آداب و رسوم نيز در ميان اقوام و مردمان مختلف زمان ما رايج است. به عنوان مثال:
مردم جزيره «فيجى» معتقدند كه در جهان ابدى هركس همان قواى بدنى و روحى را كه هنگام مرگ داشته است، با خود خواهد داشت. حال اگر مردمى در زندگى به سن پيرى و كهنسالى برسند و شكسته شوند، هميشه همينطور خواهند ماند. به همين دليل پسرى كه به پدر و مادر خود احترام مى‏گذارد، مى‏تواند آنان را بكشد و وجدان آرامى داشته باشد. و يقين بداند كه بزرگترين خدمت ممكن را به ايشان كرده است(1).
همچنين لوبك )Lubock( مى‏گويد:
اهداى تابوت به خويشاوندان پير در چين، امر شايسته‏اى محسوب مى‏گردد. مخصوصاً اگر خويشاوندان در بستر بيمارى باشند(2).
در دنياى امروز بر اثر سست شدن پايه‏هاى ايمان و عواطف انسانى و مهر و محبت‏هاى خانوادگى و پايه‏گذارى اساس زندگى بر اصالت لذت و شهوت و ثروت و... پدران و مادران پير وضع رقّت‏بارى دارند چرا كه بشر مادى در راستاى رسيدن به اهداف مادى خود، ايمان و فضائل اخلاقى را در دل فرزندان خود متزلزل كرده و باعث از هم پاشيدن نظام خانواده و تربيت صحيح شده و نهايتاً دودش به چشم خودش مى‏رود و بايد آخر عمرش را در خانه سالمندان سپرى نمايد. گرچه خانه سالمندان براى كسانى كه بى‏كس و بى‏پول هستند يا خودشان مى‏خواهند، خوب است. اما اين كمال بى‏انصافى است كه پدر و مادرى كه از هيچ تلاشى در راه به كمال رساندن فرزندان كوتاهى نكرده‏اند، در سنين نياز به مراقبت و نگهدارى، آنان را به خانه سالمندان بسپارند.
البته جوامع اسلامى مخصوصاً جامعه شيعى ما كه از تعاليم عاليه اسلامى برخوردارند، فرزندان با پدران و مادران خود با مهربانى واحترام برخورد مى‏كنند ولى در كشورهاى غربى پدر و مادر پيش فرزندان ارزشى ندارند مخصوصاً اگر پيرهم شده باشند و از نظر مادى سودى براى فرزند نداشته باشند. حتى گاهى فرزندان، اقدام به فروش اعضاى پدر و مادر پير و مريض خود روى تخت بيمارستان مى‏كنند.
چنانكه در تابستان سال جارى وقتى در فرانسه بيش از ده هزار نفر جان خود را در اثر گرماى بى‏سابقه از دست دادند، اكثر آنها پير بودند و جدا از فرزندان زندگى مى‏كردند. روزنامه‏ها نوشتند: جنازه‏هاى آنان در سردخانه‏ها ماند. و فرزندان آنان رغبتى براى تحويل گرفتن جنازه‏هاى آنها نشان ندادند. زيرا آنان براى فرزندان ديگر سود مادى نداشتند! اين است فرهنگ زندگى ماشينى عصر اينترنت و ماهواره و جنگ ستارگان! كه بدون توجه به عوامل معنوى اينهمه پيشرفت كرده است.

اسلام و پدر و مادر

از آنجائى كه اسلام كامل‏ترين اديان مى‏باشد، كامل‏ترين و جامع‏ترين و طبيعى‏ترين آداب و رسوم و طرز برخورد فرزندان با والدين و والدين با فرزندان را به وسيله آيات قرآن و احاديث حضرات معصومين‏عليهم السلام براى سعادت جامعه بشرى ارائه كرده است زيرا يك جامعه تشكيل يافته از خانواده مى‏باشد كه در رأس آن پدر و مادر قرار دارد. و اگر خانواده مؤدّب به آداب نيك الهى باشد، جامعه‏هاى بزرگتر هم مؤدّب خواهند بود.
خداوند متعال در قرآن مجيد در 12 مورد نيكى به پدر و مادر را متذكر شده و در چهار مورد، آن را همرديف توحيد قرار داده است. از جمله در آيه 23 سوره اسراء(بنى‏اسرائيل) پس از اشاره به يگانگى خود، به اين مهم پرداخته و مى‏فرمايد:
«وَ قَضى‏ رَبُّكَ اَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إيَّاهُ وَ بِالوالِدَيْنِ اِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الكِبَر أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَ لاتَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَرِيماً».
«پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! هرگاه يكى از آن دو، يا هر دوى آنها، نزد تو به سنّ پيرى رسند، كمترين اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو!».

نكات حائز اهميت در آيه‏

اوّلاً: در اين آيه نيكى به والدين در كنار اساسى‏ترين پايه تعاليم اسلامى(توحيد) قرار گرفته كه حاكى از عظمت و اهميت موضوع مى‏باشد.
ثانياً: مطلق بودن والدين است يعنى پدر و مادر چه مسلمان باشند و چه كافر، اين فرمان شامل آنها مى‏شود چنانكه خداوند متعال مى‏فرمايد:
«هرگاه آن دو، تلاش كنند كه تو چيزى را همتاى من قرار دهى، كه از آن آگاهى ندارى [بلكه مى‏دانى باطل است‏]، از ايشان اطاعت نكن، ولى با آن دو، در دنيا به طرز شايسته‏اى رفتار كن»(3).
ثالثاً: احسان به والدين با حرف «باء» متعدّى شده(و بالوالدين احساناً)، كه حاكى از مباشرتِ خود فرزند در احترام و خدمت و نيكى به پدر و مادر است(4). به عبارت ديگر، خدمت بايد فيزيكى باشد زيرا كه منظور تنها خدمت مادى به آنان و اينكه انسان توسّط كسانى ديگر به وسيله پول به آنان خدمت كند نيست، بلكه بايد خود انسان (و لو هرچقدر هم از امكانات مادى خوبى برخوردار باشد) به پدر و مادر احترام و خدمت كند.

احسان چيست؟

احسان به پدر و مادر، فقط پول خرج كردن و خدمتكار در اختيار آنان قرار دادن نيست، بلكه احسان معنى وسيعى دارد اعم از مادى و معنوى؛ چه در زمان حيات آنان و چه پس از مرگشان كه حتى با يك نگاه محبت‏آميز يا يك سخن لطيف به پدر و مادر و نثار يك فاتحه و حتى يك صلوات محقق مى‏شود. و اين؛ از آيات مربوطه و احاديث معصومين‏عليهم السلام به وضوح استفاده مى‏شود. چنانكه در قرآن مجيد مى‏خوانيم:
شخصى از بنى‏اسرائيل به قتل رسيد و حضرت موسى براى شناسائى قاتل، گاوى خواست تا ذبح كنند و خون آن را به بدن مرده بزنند تا زنده شده و خود قاتل را معرفى نمايد.

بنى‏اسرائيل به رسم عادت ديرينه خود آنقدر بهانه تراشى كردند كه خداوند شرائط سختى پيش روى آنان قرار داد و گاوى را به اين شرائط از آنان خواست:
«نه پير و از كار افتاده باشد و نه بكر و جوان، زرد رنگ يك‏دست كه بينندگان از ديدن آن مسرور باشند، بدون عيب كه نه براى شخم زدن رام شده، و نه براى زراعت آبكشى كند، هيچ‏گونه رنگ ديگرى در آن نباشد».
چنين گاوى را نيافتند مگر پيش جوانى نيكوكار از بنى‏اسرائيل كه وقتى براى خريد گاو، به او مراجعه كردند گفت نمى‏فروشم مگر پوست گاو را پر از طلا كنيد كه بالاخره به دستور موسى‏عليه السلام خريدند و دستور موسى‏عليه السلام عملى شد و مرده، زنده شده، قاتل خود را معرفى كرد. سپس حضرت موسى‏عليه السلام فرمود: اين گاو داستانى دارد. سؤال كردند داستانش چيست؟ فرمود:
اين جوان معامله‏اى انجام داد و آمد پيش پدر كه كليدها را بگيرد و پول كالا را بپردازد، ديد او خوابيده و كليدها زير بالش او قرار دارد احتراماً او را بيدار نكرد و از سود آن مصرف شد و معامله فسخ گرديد. وقتى پدر بيدار شد و جريان را فهميد در حق فرزند دعا كرد و اين گاو منحصربفرد را در عوض آن معامله به فرزند بخشيد و در نتيجه به وسيله فروش گاو خيلى بيشتر از سود معامله فسخ شده نصيب جوان گرديد(5). اين رعايت ادب چنين نتيجه خوبى براى آن جوان به بار آورد. تازه اين نتيجه دنيوى است و پاداش اخروى به جاى خود.
در حديثى يكى از ياران امام صادق‏عليه السلام نقل مى‏كند كه حضرت فرمود:
«احسان اين است كه با پدر و مادر به نيكى رفتار نمائى و اينكه كارى نكنى كه آنان نياز به درخواست چيزى از تو داشته باشند»(6).
مخصوصاً هنگامى كه آنان به سنّ پيرى مى‏رسند و قادر بر تر و خشك كردن خودشان نيستند و مانند يك بچه خردسال مى‏شوند و نياز به پرستار دارند.
البته اينكه آيه روى پيرى تكيه كرده، به خاطر اين است كه انسان در پيرى بيشتر احتياج به ديگران دارد تا جوانى؛ نه اينكه اگر پدر و مادر جوان بود، ديگر نيازى به احترام و خدمت نيست. چرا كه فرمان خدا مطلق است.
در دو آيه 23 و 24 سوره اسراء در مورد رعايت ادب فرزندان در برابر پدر و مادر اشاره شده است كه انشاءاللّه در شماره آينده پيرامون آنها جملاتى ارائه خواهد شد:
1. به آنان اف مگو؛ 2. آنان را از خود مران؛ 3. به آنها سخنان ملايم و شايسته بگو؛ 4. از روى محبت و رحمت بال خود را بگستران؛ 5. براى آنان دعا كن

پروژه...
ما را در سایت پروژه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهران شهریاری ipr بازدید : 183 تاريخ : يکشنبه 18 فروردين 1392 ساعت: 2:59

بر اساس فرمان خداوند متعال نيكى و احسان به پدر و مادر بر فرزندان واجب است. تا آن حد كه آنان نياز به درخواست چيزى از فرزندان نداشته باشند. و اين احسان، سعادت و خوشبختى دنيا و آخرت را براى فرزند به دنبال دارد.

از آنجائى كه آفرينش بشر از بدو خلقت براساس زندگى اجتماعى بنا نهاده شده و هيچ انسانى به تنهايى نمى‏تواند از عهده مشكلات زندگى و تأمين معيشت خود برآيد، و از طرفى به تعداد افراد بشر خُلق و خوى‏هاى مختلف و منشهاى گوناگون وجود دارد، طبعاً بايد آداب و رسوم و قوانين و مقرراتى ويژه در خور جامعه‏اى كه انسان در آن زندگى مى‏كند، وضع شده باشد. چه جامعه كوچك مانند خانواده و چه بزرگ مانند يك شهر و يا يك كشور و...
اما پيش از آنكه به آداب و رسوم و راه و رسم زندگى افراد گوناگون با همديگر در جامعه از ديدگاه اسلام بپردازيم، به طرز برخورد و و روابط و ادب در مقابل پدر و مادر و بالعكس مى‏پردازيم چرا كه خانواده در واقع زيربناى جامعه‏هاى بزرگتر مى‏باشد، و انسان پيش از همه و بيش از هركسى با پدر و مادر انس داشته و با آنها زندگى مى‏كند لذا ما در اين راستا براى حُسن شروع شمّه‏اى از آداب برخورد و احترام به پدر و مادر كه بزرگتر هستند، بنا به حديث معروف «وَقِّرُوا كبارَكُمْ» «به بزرگترهايتان احترام بگذاريد»، آغاز مى‏نمائيم باشد كه باعث رنجش خاطر پدر و مادر نشده و در نتيجه مصداق عاق والدين قرار نگيريم.
از ابتداى آفرينش انسان معمولاً پدران و مادران در ميان اقوام و ملّتها جايگاه ويژه‏اى پيش فرزندان داشته‏اند ولى در بين بعضى از اقوام و قبايل، آداب و رسوم گوناگون و در عين‏حال باور نكردنى وجود داشته كه در مورد والدين مخصوصاً پيران، از طرف فرزندان اِعمال مى‏شده و يك سلسله آداب و رسوم نيز در ميان اقوام و مردمان مختلف زمان ما رايج است. به عنوان مثال:
مردم جزيره «فيجى» معتقدند كه در جهان ابدى هركس همان قواى بدنى و روحى را كه هنگام مرگ داشته است، با خود خواهد داشت. حال اگر مردمى در زندگى به سن پيرى و كهنسالى برسند و شكسته شوند، هميشه همينطور خواهند ماند. به همين دليل پسرى كه به پدر و مادر خود احترام مى‏گذارد، مى‏تواند آنان را بكشد و وجدان آرامى داشته باشد. و يقين بداند كه بزرگترين خدمت ممكن را به ايشان كرده است(1).
همچنين لوبك )Lubock( مى‏گويد:
اهداى تابوت به خويشاوندان پير در چين، امر شايسته‏اى محسوب مى‏گردد. مخصوصاً اگر خويشاوندان در بستر بيمارى باشند(2).
در دنياى امروز بر اثر سست شدن پايه‏هاى ايمان و عواطف انسانى و مهر و محبت‏هاى خانوادگى و پايه‏گذارى اساس زندگى بر اصالت لذت و شهوت و ثروت و... پدران و مادران پير وضع رقّت‏بارى دارند چرا كه بشر مادى در راستاى رسيدن به اهداف مادى خود، ايمان و فضائل اخلاقى را در دل فرزندان خود متزلزل كرده و باعث از هم پاشيدن نظام خانواده و تربيت صحيح شده و نهايتاً دودش به چشم خودش مى‏رود و بايد آخر عمرش را در خانه سالمندان سپرى نمايد. گرچه خانه سالمندان براى كسانى كه بى‏كس و بى‏پول هستند يا خودشان مى‏خواهند، خوب است. اما اين كمال بى‏انصافى است كه پدر و مادرى كه از هيچ تلاشى در راه به كمال رساندن فرزندان كوتاهى نكرده‏اند، در سنين نياز به مراقبت و نگهدارى، آنان را به خانه سالمندان بسپارند.
البته جوامع اسلامى مخصوصاً جامعه شيعى ما كه از تعاليم عاليه اسلامى برخوردارند، فرزندان با پدران و مادران خود با مهربانى واحترام برخورد مى‏كنند ولى در كشورهاى غربى پدر و مادر پيش فرزندان ارزشى ندارند مخصوصاً اگر پيرهم شده باشند و از نظر مادى سودى براى فرزند نداشته باشند. حتى گاهى فرزندان، اقدام به فروش اعضاى پدر و مادر پير و مريض خود روى تخت بيمارستان مى‏كنند.
چنانكه در تابستان سال جارى وقتى در فرانسه بيش از ده هزار نفر جان خود را در اثر گرماى بى‏سابقه از دست دادند، اكثر آنها پير بودند و جدا از فرزندان زندگى مى‏كردند. روزنامه‏ها نوشتند: جنازه‏هاى آنان در سردخانه‏ها ماند. و فرزندان آنان رغبتى براى تحويل گرفتن جنازه‏هاى آنها نشان ندادند. زيرا آنان براى فرزندان ديگر سود مادى نداشتند! اين است فرهنگ زندگى ماشينى عصر اينترنت و ماهواره و جنگ ستارگان! كه بدون توجه به عوامل معنوى اينهمه پيشرفت كرده است.

اسلام و پدر و مادر

از آنجائى كه اسلام كامل‏ترين اديان مى‏باشد، كامل‏ترين و جامع‏ترين و طبيعى‏ترين آداب و رسوم و طرز برخورد فرزندان با والدين و والدين با فرزندان را به وسيله آيات قرآن و احاديث حضرات معصومين‏عليهم السلام براى سعادت جامعه بشرى ارائه كرده است زيرا يك جامعه تشكيل يافته از خانواده مى‏باشد كه در رأس آن پدر و مادر قرار دارد. و اگر خانواده مؤدّب به آداب نيك الهى باشد، جامعه‏هاى بزرگتر هم مؤدّب خواهند بود.
خداوند متعال در قرآن مجيد در 12 مورد نيكى به پدر و مادر را متذكر شده و در چهار مورد، آن را همرديف توحيد قرار داده است. از جمله در آيه 23 سوره اسراء(بنى‏اسرائيل) پس از اشاره به يگانگى خود، به اين مهم پرداخته و مى‏فرمايد:
«وَ قَضى‏ رَبُّكَ اَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إيَّاهُ وَ بِالوالِدَيْنِ اِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الكِبَر أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَ لاتَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَرِيماً».
«پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! هرگاه يكى از آن دو، يا هر دوى آنها، نزد تو به سنّ پيرى رسند، كمترين اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو!».

نكات حائز اهميت در آيه‏

اوّلاً: در اين آيه نيكى به والدين در كنار اساسى‏ترين پايه تعاليم اسلامى(توحيد) قرار گرفته كه حاكى از عظمت و اهميت موضوع مى‏باشد.
ثانياً: مطلق بودن والدين است يعنى پدر و مادر چه مسلمان باشند و چه كافر، اين فرمان شامل آنها مى‏شود چنانكه خداوند متعال مى‏فرمايد:
«هرگاه آن دو، تلاش كنند كه تو چيزى را همتاى من قرار دهى، كه از آن آگاهى ندارى [بلكه مى‏دانى باطل است‏]، از ايشان اطاعت نكن، ولى با آن دو، در دنيا به طرز شايسته‏اى رفتار كن»(3).
ثالثاً: احسان به والدين با حرف «باء» متعدّى شده(و بالوالدين احساناً)، كه حاكى از مباشرتِ خود فرزند در احترام و خدمت و نيكى به پدر و مادر است(4). به عبارت ديگر، خدمت بايد فيزيكى باشد زيرا كه منظور تنها خدمت مادى به آنان و اينكه انسان توسّط كسانى ديگر به وسيله پول به آنان خدمت كند نيست، بلكه بايد خود انسان (و لو هرچقدر هم از امكانات مادى خوبى برخوردار باشد) به پدر و مادر احترام و خدمت كند.

احسان چيست؟

احسان به پدر و مادر، فقط پول خرج كردن و خدمتكار در اختيار آنان قرار دادن نيست، بلكه احسان معنى وسيعى دارد اعم از مادى و معنوى؛ چه در زمان حيات آنان و چه پس از مرگشان كه حتى با يك نگاه محبت‏آميز يا يك سخن لطيف به پدر و مادر و نثار يك فاتحه و حتى يك صلوات محقق مى‏شود. و اين؛ از آيات مربوطه و احاديث معصومين‏عليهم السلام به وضوح استفاده مى‏شود. چنانكه در قرآن مجيد مى‏خوانيم:
شخصى از بنى‏اسرائيل به قتل رسيد و حضرت موسى براى شناسائى قاتل، گاوى خواست تا ذبح كنند و خون آن را به بدن مرده بزنند تا زنده شده و خود قاتل را معرفى نمايد.

بنى‏اسرائيل به رسم عادت ديرينه خود آنقدر بهانه تراشى كردند كه خداوند شرائط سختى پيش روى آنان قرار داد و گاوى را به اين شرائط از آنان خواست:
«نه پير و از كار افتاده باشد و نه بكر و جوان، زرد رنگ يك‏دست كه بينندگان از ديدن آن مسرور باشند، بدون عيب كه نه براى شخم زدن رام شده، و نه براى زراعت آبكشى كند، هيچ‏گونه رنگ ديگرى در آن نباشد».
چنين گاوى را نيافتند مگر پيش جوانى نيكوكار از بنى‏اسرائيل كه وقتى براى خريد گاو، به او مراجعه كردند گفت نمى‏فروشم مگر پوست گاو را پر از طلا كنيد كه بالاخره به دستور موسى‏عليه السلام خريدند و دستور موسى‏عليه السلام عملى شد و مرده، زنده شده، قاتل خود را معرفى كرد. سپس حضرت موسى‏عليه السلام فرمود: اين گاو داستانى دارد. سؤال كردند داستانش چيست؟ فرمود:
اين جوان معامله‏اى انجام داد و آمد پيش پدر كه كليدها را بگيرد و پول كالا را بپردازد، ديد او خوابيده و كليدها زير بالش او قرار دارد احتراماً او را بيدار نكرد و از سود آن مصرف شد و معامله فسخ گرديد. وقتى پدر بيدار شد و جريان را فهميد در حق فرزند دعا كرد و اين گاو منحصربفرد را در عوض آن معامله به فرزند بخشيد و در نتيجه به وسيله فروش گاو خيلى بيشتر از سود معامله فسخ شده نصيب جوان گرديد(5). اين رعايت ادب چنين نتيجه خوبى براى آن جوان به بار آورد. تازه اين نتيجه دنيوى است و پاداش اخروى به جاى خود.
در حديثى يكى از ياران امام صادق‏عليه السلام نقل مى‏كند كه حضرت فرمود:
«احسان اين است كه با پدر و مادر به نيكى رفتار نمائى و اينكه كارى نكنى كه آنان نياز به درخواست چيزى از تو داشته باشند»(6).
مخصوصاً هنگامى كه آنان به سنّ پيرى مى‏رسند و قادر بر تر و خشك كردن خودشان نيستند و مانند يك بچه خردسال مى‏شوند و نياز به پرستار دارند.
البته اينكه آيه روى پيرى تكيه كرده، به خاطر اين است كه انسان در پيرى بيشتر احتياج به ديگران دارد تا جوانى؛ نه اينكه اگر پدر و مادر جوان بود، ديگر نيازى به احترام و خدمت نيست. چرا كه فرمان خدا مطلق است.
در دو آيه 23 و 24 سوره اسراء در مورد رعايت ادب فرزندان در برابر پدر و مادر اشاره شده است كه انشاءاللّه در شماره آينده پيرامون آنها جملاتى ارائه خواهد شد:
1. به آنان اف مگو؛ 2. آنان را از خود مران؛ 3. به آنها سخنان ملايم و شايسته بگو؛ 4. از روى محبت و رحمت بال خود را بگستران؛ 5. براى آنان دعا كن

پروژه...
ما را در سایت پروژه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهران شهریاری ipr بازدید : 222 تاريخ : يکشنبه 18 فروردين 1392 ساعت: 2:59